دیشب بد خواب شده بودم. هر چی از این پهلو به اون پهلو شدم خوابم نمی برد. ساعت از 2 گذشته بود . بی خوابی اذیتم می کرد. فردا تا آخر وقت باید کار می کردم و این بی خوابی باعث می شد که تا ظهر بیشتر دووم نیارم .

به سقف خیره شده بودم و کار های فردا رو با خودم مرور می کردم. صدای ضعیفی به گوشم خورد اما بهش توجهی نکردم. گذشت و گذشت تا صدا نزدیک تر شد. صدای خش خش بود. فهمیدم که رفتگر داره خیابون رو جارو می کنه! رفتم و از پشت پنجره تماشا کردمش. مرد مسنی بود با ریش های جو گندمی که کلاهی سبزرنگ که  تا بالای گوش هاش اومده بود رو سر داشت.

ادامه مطلب

زمین کشان، سید یحیی هاشمی

پنجمین نفر، سید یحیی هاشمی

ردپا، محمد حسین مرادی

رو ,های ,خوابی ,صدای ,گذشت ,خش ,بی خوابی ,می کردم ,شده بودم ,رفتگر داره ,که رفتگر

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کافه طلا پاورپوینت تاریخ معاصر ایران یازدهم ساخت لوگو های سفارشی با کمترین هزینه up2movie دانلود فایل اخبار اجتماعی جدیدترین بک گراند |پی اس دی آتلیه دانستنی ها و قوانین ثبت شرکت و ثبت برند در ایران دلبرانه مینویسم....دلبرانه بخوان ویلا دبی